سرزمین زیبا
سرزمین زیبا

سرزمین زیبا

145 وکتور اسلیمی و تذهیب بسم الله الرحمن الرحیم

145 وکتور اسلیمی و تذهیب بسم الله الرحمن الرحیم



مجموعه طرحهای اسلیمی و تذهیبی(بسم الله الرحمن الرحیم) که شامل 145 وکتور از طرحهای اسلیمی و تذهیبی مختلف است ، نیاز بسیاری از گرافیستها را میتواند بر آورده کند.
طرح های اسلیمی و تذهیب یکی از پر کاربرد ترین ابزار برای طراحی در کشور عزیزمان می باشد. پیشنهاد دانلود این مجموعه طرحهای اسلیمی و تذهیبی(بسم الله الرحمن الرحیم) به شما دوستان عزیز می نمایم.

           iraniangraphic.com

فهرست گناهان کبیره

امام خمینی (رض) در کتاب تحریر الوسیله مى گوید: گناهان کبیره ، بسیار است ، بعضى از آنها عبارتند از:


1- نا امیدى از رحمت خدا.

2- ایمن شدن از مکر خدا.

3- دروغ بستن به خدا یا رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و یا اوصیاى پیامبر علیهم السلام

4- کشتن نا بجا.

5- عقوق پدر ومادر

6- خوردن مال یتیم از روى ظلم .

7- نسبت زنا به زن با عفت .

8- فرار از جبهه جنگ با دشمن .

9- قطع رحم .

10- سحر و جادو.

11- زنا. 12- لواط.

13- دزدى .

14- سوگند دروغ .

15- کتمان گواهى . (در آنجا که گواهى دادن واجب است )

16- گواهى به دروغ .

17- پیمان شکنى .

18- رفتار بر خلاف وصیّت .

19- شرابخوارى .

20- رباخوارى .

21- خوردن مال حرام .

22- قمار بازى .

23- خوردن مردار و خون .

24- خوردن گوشت خوک .

25- خوردن گوشت حیوانى که مطابق شرع ذبح نشده است .

26- کم فروشى .

27- تعرّب بعد از هجرت . یعنى انسان به جایى مهاجرت کند که دینش ‍ را از دست مى دهد.

28- کمک به ستمگر.

29- تکیه بر ظالم .

30- نگهدارى حقوق دیگران بدون عذر.

31- دروغگویى .

32- تکبر.

33- اسراف و تبذیر.

34- خیانت .

35- غیبت .

36- سخن چینى .

37- سر گرمى به امور لهو.

38- سبک شمردن فریضه حج .

39- ترک نماز.

40- ندادن زکات .

41- اصرار بر گناهان صغیره.


از این میان شرک به خدا و انکار آنچه را که خداوند دستور داده ، و دشمنى با اولیاى خدا، از بزرگترین گناهان کبیره است.
همانگونه که بیان شد طبق فتواى امام خمینى قدس سره گناهان کبیره ، بسیار است و آنچه در بالا ذکر شد قسمتى از آنها است ، مثلا توهین به کعبه و قرآن و پیامبر( صلّى اللّه علیه و آله) و امامان (علیهم السلام) یا ناسزا گفتن به آنها و بدعت گذارى و.... از گناهان کبیره است .


http://www.goftomanedini.com/

خدایا شکر .......

I am thankful for the alarm that goes off in the early morning house,
because it means that I am alive

خدا را شکر که هر روز صبح باید با زنگ ساعت بیدار شوم، این یعنی من هنوز زنده ام

I am thankful for being sick once in a while,
because it reminds me that I am healthy most of the time
خدا را شکر که گاهی اوقات بیمار میشوم، این یعنی بیاد آورم که اغلب اوقات سالم هستم
I am thankful for the husband who snoser all night,
because that means he is healthy and alive at home asleep with me
خدا را شکر که تمام شب صدای خرخر شوهرم را می شنوم
این یعنی او زنده و سالم در کنار من خوابیده است

I am thankful for my teenage daughter who is complaining about doing dishes,
because that means she is at home not on the street
خدا را شکر که دختر نوجوانم همیشه از شستن ظرفها شاکی است
این یعنی او در خانه است و در خیابانها پرسه نمی زند

I am thankful for the taxes that I pay, because it means that I am employedخدا را شکر که مالیات می پردازم، این یعنی شغل و درآمدی دارم و بیکار نیستم
I am thankful for the clothes that a fit a little too snag,
because it means I have enough to eat
خدا را شکر که لباسهایم کمی برایم تنگ شده اند، این یعنی غذای کافی برای خوردن دارم
I am thankful for weariness and aching muscles at the end of the day,
because it means I have been capable of working hard
خدا را شکر که در پایان روز از خستگی از پا می افتم، این یعنی توان سخت کار کردن را دارم
I am thankful for a floor that needs mopping and windows that need cleaning,
because it means I have a home
خدا را شکر که باید زمین را بشویم و پنجره ها را تمیز کنم، این یعنی من خانه ای دارم
I am thankful for the parking spot I find at the farend of the parking lot,
because it means I am capable of walking
and that I have been blessed with transportation
خدا را شکر که در جائی دور جای پارک پیدا کردم
این یعنی هم توان راه رفتن دارم
و هم اتومبیلی برای سوار شدن


I am thankful for the noise I have to bear from neighbors,
because it means that I can hear
خدا را شکر که سرو صدای همسایه ها را می شنوم، این یعنی من توانائی شنیدن دارم

I am thankful for the pile of laundry and ironing,
because it means I have clothes to wear
خدا را شکر که این همه شستنی و اتو کردنی دارم، این یعنی من لباس برای پوشیدن دارم

I am thankful for the becoming broke on shopping for new year,
because it means I have beloved ones to buy gifts for them
خدا را شکر که خرید هدایای سال نو جیبم را خالی می کند
این یعنی عزیزانی دارم که می توانم برایشان هدیه بخرم


Thanks God... Thanks God... Thanks God 

 خدا را شکر... خدا را شکر... خدا را شکر 

 

 

www.cloob.com

آرامگاه مجازی

یک پایگاه مذهبی برای اولین بار اقدام به راه اندازی آرامگاه مجازی نموده است.
پایگاه مذهبی "سه نقطه " با هدف توجه به آخرت و یاد نمودن اموات اقدام به راه اندازی این آرامگاه در دنیای اینترنت.
کاربران این امکان را دارد تابا ثبت مشخصات گذشتگان خود یک سنگ قبر به آنها دراین آرمگاه اختصاص دهد.
 
 
مقالات ،روایات ،سنگ نوشته ،گالری تصاویر،افزودن نام به آرامگاه ،اهداء صلوات به گذشتگان و نظرات کاربران از امکانات این آرامگاه مجازی است.
برای دسترسی به این آرامگاه مجازی میتوانید به نشانی : http://www.3noqte.com/main/aramgah/ مراجعه نمائید.  
 

تبریک

 

 آغاز امامت امام مهربان حضرت مهدی(عج) را تبریک میگویم 

 

 

 

تولد حضرت مهدی (عج) 

حکیمه خاتون علیهاالسلام ، عمه امام حسن عسکری علیه السلام نقل می کند: وقتی هنگام تولد مهدی(عج) رسید، امام زمان(عج) را دیدم رو به قبله به سجده افتاد. سپس دستش را بلند کرد و گفت: «به یکتایی خدا گواهی می دهم و اینکه جدّم، رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم ، و پدرم امیرمؤمنان علیه السلام ، وصی رسول خداست». سپس یک یک امامان را شمرد تا به خود رسید. امام زمان(عج) از هنگام تولد تا زمانی که پدرش به شهادت رسید، مخفی بود و فقط تعداد خاصی از یاران، او را می دیدند و مسائل خود را از ایشان می پرسیدند. حضرت هنگام رحلت پدر، پنج سال داشت. چنان که در روایات آمده، محل زندگی امام زمان(عج) در دوران کودکی همچون محل زندگی حضرت موسی علیه السلام مخفی بود تا از گزند طاغوتیان محفوظ باشد. 

 

  

آغاز امامت 

  

سالهای اول زندگی حضرت مهدی (عج الله تعالی شریف) گذشت تا اینکه به سال 260 هجری در سن پنج سالگی پدر عزیزش را از دست داد .


در پی این حادثه غم انگیز، امامت و رهبری شیعیان به آن حضرت انتقال یافت . حضرت در آن زمان از کمالات و دانشهای الهی همان را داشت که دیگر امامان داشتند و این مقام و منزلتی بود که خدای تعالی به حضرت عنایت فرمود . .  


حضرت مهدی (علیه السلام) به دور از دیده مردم می زیست و با افراد اندکی معاشرت داشت . جعفر، عموی آن حضرت با استفاده از این مسئله به دروغ خود را جانشین و وارث حضرت عسگری (علیه السلام) معرفی کرد و به همین علت است که او را کذاب لقب داده اند . 


ابوالادیان ، از خادمان امام حسن عسگری (علیه السلام) در ان مورد می گود: صدای شیون از منزل امام حسن عسگری (علیه السلام) بلند بود و جعفر بن علی برادر آن حضرت را نیز دیدم که بر در خانه نشسته بود و شیعیان نیزاو را تسلیت وتبریک می گفتند(تسلیت برای رحلت برادر وتبریک برای جانشینی) با خود گفتم که اگر این شخص امام باشد امامت از بین می رود! زیرا من پیشتر او رامیشناختم، شراب می خورد و قمار می باخت و تنبور می نواخت . در این حال عقید خادم بیرون آمد و به جعفر گفت : آقای من ! برادرت را کفن کردند برخیز و بر او نماز گزار. 


جعفر و شیعیان همراه وی داخل شدند . چون در خانه جای گرفتیم دیدیم که پیکر حضرت عسگری صلوات الله علیه را کفن کرده برروی تابوتی نهاده اند . جعفر پیش ایستاد که بر برادر نماز گزارد. چون خواست که تکبیر گوید ناگاه کودکی گندمگون پیچیده موی و گشاده دندان بیرون آمد و ردای جعفر را کشید و گفت:ای عمو! پس بایست که من سزاوارترم به نماز برپدرم. 


جعفر که رنگ از چهره اش پریده بود عقب رفت و آن کودک پیش ایستاد و بر پدر نماز خواند.


خبر وجود فرزندی از امام حسن عسگری (علیه السلام) انتشار یافت و مأموران حکومتی به سعایت جعفر کذاب بر تفتیش و جستجوی خود شدت بخشیدند. در این راه آزار و اذیتهای فراوان برای خانواده حضرت عسگری (علیه السلام) فراهم آوردند . ولی تلاشهای آنان حاصلی در بر نداشت . 


جعفر کذاب نیز از ادعای خود طرفی نبست و تنها توانست میراث آن حضرت را به یغما برد . در هر حال سلسه امامان دوازده گانه از هم نگسست و امامت الهی ادامه یافت . ولی پیگیری و تعقیب دشمن خطری بس جدی بودکه جان امام دوازدهم را تهدید می کردهمین امر وپار ه ای از عوامل دیگر ایجاب می کرد که آن حضرت در غیبت به سر برند و به دور از دیده مردم زندگی کنند . 

فضایل زیارت امام رضا(ع)

ثواب، پاداش و مزدی است که پرودگار به فضل و لطف خود در برابر کارهای خیری که خالصانه انجام گرفته، به بندگان عطا می کند(وا... عنده حسن الثواب- آل عمران 195 ) یکی از بهترین این کارها، زیارت قبور ائمه(ع) و اولیای خداوند می باشد و کسی که با معرفت و اخلاص و طبق دستور شرع و به دور از خود نمایی یکی از آنها را زیارت نماید، مستحق ثوابهایی است که در روایات آمده است. تمام ائمه(ع) نور واحد و مشعل فروزانی از نور الهی می باشند و اختلافی که هست، در ظرف زمان و مکانی است که در آن زندگی می کرده اند و به همین خاطر زیارت آنها مانند هم می باشد. امام صادق(ع) می فرماید: زیارت حضرت فاطمه(س) مانند زیارت پدر بزرگوارش می باشد، چنانچه زیارت هر یک از پنج تن آل عبا و ذریه معصوم آنها مانند زیارت دیگری است( 1 ). همچنین، امام موسی کاظم(ع) در روایتی فرموده اند: هرکس نخستین ما را زیارت کند، همانا آخرین را زیارت کرده و هر کس ولایت اولین ما را بپذیرد، همانا ولایت آخرین ما را پذیرفته و آن کس که ولایت آخرین ما را قبول کند، همانا ولایت نخستین ما را قبول کرده است و هر کس حاجت یکی از اولیا(دوستان و پیروان) ما را برآورد، چنان است که حاجت همه ما را برآورده است( 2 ).

1 )زیارت امام رضا(ع) ، بخشش گناهان
رسول خدا(ص) در رابطه با فضیلت زیارت امام رضا(ع) می فرمایند: بزودی پاره تن من در خراسان دفن می شود. هر گرفتاری که او را زیارت نماید، خداوند گرفتاریش را برطرف می کند و هر گناهکاری که او را زیارت کند، گناهانش بخشوده می شود.( 3 )
از امام جواد(ع) نیز نقل شده است:
هر کس قبر پدرم را در طوس زیارت نماید، خداوند گناهان گذشته و آینده او را می بخشد.( 4 )
امیرالمؤمنین(ع) هم می فرمایند: به زودی مردی از فرزندان من در سرزمین خراسان به ناحق به وسیله سم کشته می شود که همنام من و پدرش هم اسم موسی ابن عمران می باشد. آگاه باشید، هر کس او را که غریب است زیارت نماید، خداوند گناهان گذشته و آینده اش را می بخشد، هر چند به اندازه تعداد ستارگان، و قطرات بارانها و برگ درختان باشد.( 5 )
2) برابری با پاداش مجاهدین صدر اسلام
امام صادق(ع) می فرمایند: فرزندی از فرزندان موسی که هم نام امیر المومنین(ع) است، به وسیله سم در سرزمین خراسان کشته و در آنجا غریبانه دفن می شود هر کس او را باشناخت و معرفت زیارت نماید، خداوند پاداش کسی را که قبل از فتح مکه مالش را (در راه خدا) انفاق و با جانش جهاد کرده است، به او اعطا می کند.( 6 )
در روایات دیگری همان امام(ع) می فرمایند: نوه من در سرزمین خراسان در شهری که به آن طوس گفته می شود کشته می شود. هر کس او را با معرفت زیارت نماید، در روز قیامت دست او را گرفته و وارد بهشت می نمایم، هر چند دارای گناهان کبیره باشد. راوی گوید: عرض کردم، فدایت شوم، عرفان حق او چیست؟ فرمود یقین بداند او امام واجب الاطاعه و غریب و شهید است. و هر کس با این شناخت او را زیارت نماید، خدا اجر و پاداش 70 شهید را که در حضور پیامبر(ص) به شهادت رسیده اند، به او عطا می کند.( 7 )
3) برابری با حج
امام کاظم(ع): هر کس قبر فرزندم علی را زیارت نماید، نزد خداوند اجر هفتاد حج قبول شده را خواهد داشت. راوی گوید: عرض کردم، هفتاد حج قبول شده؟ امام فرمود: بله هفتاد هزار حج، راوی سؤال می کند هفتاد هزار حج؟ امام می فرماید، چه بسا حجی که قبول نشود، اما هر کس او را زیارت نماید و یک شب را در نزدش بماند، خدا را در عرش ملاقات خواهد کرد.( 8 )
ابونصر بزنطی گوید: در نوشته ای به خط امام رضا(ع) خواندم، به شیعیانم ابلاغ کن که همانا زیارت من نزد خداوند برابر هزار حج و هزار عمره مقبول است. راوی گوید: از امام جواد(ع) پرسیدم، برابر با هزار حج است؟ آن حضرت جواب داد: آری، سوگند به خداوند که برابر با یک میلیون حج است، اما برای کسی که با معرفت، او را زیارت کند( 9 )
امام رضا(ع) خود معتقد است: در خراسان سرزمینی است که محل رفت و آمد ملائکه خواهد شد و تا روز قیامت همواره گروهی از ملائکه از آسمان به زمین فرود می آیند و سپس به آسمان صعود می نمایند. سؤال شد: ای پسر رسول خدا، این کدام سرزمین است؟ فرمود: سرزمین طوس، بخدا قسم این زمین قطعه ای از بهشت است و هر کس مرا در این سرزمین زیارت نماید، مانند کسی است که پیامبر(ص) را زیارت کرده و خداوند ثواب هزار حج و هزار عمره قبول شده را برای او می نویسد و من و پدرانم در روز قیامت شفیع او خواهیم بود.( 10 )
4) نیل به شفاعت
اما رضا(ع): هر کس مرا زیارت نماید، من و پدرانم در روز قیامت شفیع او خواهیم بود( 11 )
در روایت دیگری فرموده است: هیچ یک از دوستان با معرفت مرا زیارت نمی کند، مگر اینکه در روز قیامت او را شفاعت می کنم.( 12 )
و در روایت سومی آن امام همام فرموده است: آگاه باشید، هر کس مرا زیارت نماید در حالی که بداند حق و اطاعت من بر او واجب است، من و پدرانم در روز قیامت شفیع او خواهیم بود و هر کس را که ما شفیع باشیم نجات می یابد، هر چند به اندازه انس و جن گناه داشته باشد( 13 )
5) دخول بهشت
عبدالعظیم حسنی از امام جواد(ع) روایت می کند که آن حضرت فرموده به کسی که قبر پدرم رضا(ع) را در طوس با شناخت زیارت کند، نزد خدای تعالی برایش بهشت را ضمانت می نمایم( 14 )
و همچنین در روایت دیگری فرموده است، هر کس پدرم را زیارت نماید، بهشت برای اوست.( 15 )
حسن بن علی و شاء می گوید از امام رضا(ع) پرسیدم: پاداش کسی که یکی از ائمه(ع) را زیارت نماید، چیست؟ فرمود: پاداش کسی که به زیارت امام حسین(ع) برود. عرض کردم: پاداش کسی که امام حسین را زیارت نماید چیست؟ فرمود: به خدا قسم بهشت( 16 )
رسول خدا(ص): به زودی پاره تن من در سرزمین خراسان دفن می گردد، هیچ مؤمنی او را زیارت نمی کند مگر اینکه خداوند بهشت را بر او واجب و آتش جهنم را بر بدن او حرام می گرداند.( 17 )
7) همجواری با پیامبر(ص) و ائمه(ع)
ابو صلت هروی می گوید: از امام رضا شنیدم که می فرمود: به خدا قسم، هر یک از ما کشته و شهید خواهیم بود. عرض شد: ای پسر رسول خدا(ص)، کدام فرد تو را خواهد کشت؟ فرمود: بدترین فرد زمان، مرا به سم خواهد کشت و در شهر غریبی دفن می شوم. آگاه باشید، هر کس مرا در غربت و تنهایی زیارت نماید، خداوند اجر و پاداش هزار شهید، صد هزار درستکار، صد هزار حاجی و عمره گزار و صد هزار مجاهد را برای او می نویسد و به همراه ما محشور خواهد شد و در بهشت برین رفیق و همراه ما خواهد بود.( 18 )
امام کاظم(ع):هر کس قبر ائمه(ع) را زیارت نماید، روز قیامت با ما خواهد بود.  
 
 

رضا جان ....

 

 

 

 

 

 

 

رضا جان در آخرین روز از ماه صفر تو را به آبروی فاطمه زهرا 

تو را به خواهر مهربانت قسم میدهم که ما را نجات بده 

نجات از این دنیا 

نجات از بدی 

نجات از زشتی 

رضا جان بخواه تا منم بیا پیشت 

واسه تو که کاری نداره 

رضا جان کمک کن 

رضا جان....

امام رضا (ع) الگویی برای اخلاق

امامان پاک ما در میان مردم و با مردم مى‏زیستند، وعملا به مردم درس زندگى و پاکى و فضیلت مى‏آموختند، آنان الگو و سرمشق دیگران بودند، و با آن که مقام رفیع امامت آنان را از مردم ممتاز مى‏ساخت، و برگزیده‏ خدا و حجت او در زمین بودند درعین حال در جامعه حریمى نمى‏گرفتند، و خود را از مردم جدا نمى‏کردند، و به روش جباران انحصار و اختصاصى براى خود قائل نمى‏شدند، و هرگز مردم را به بردگى و پستى نمى‏کشاندند و تحقیر نمى‏کردند. آنان نمونه بارز اسوه حسنه می باشند.

«ابراهیم بن عباس‏»مى‏گوید:«هیچگاه ندیدم که امام رضا علیه السلام در سخن بر کسى جفا ورزد، و نیز ندیدم که سخن کسى را پیش از تمام شدن قطع کند، هرگز نیازمندى را که مى‏توانست نیازش را بر آورده سازد رد نمى‏کرد، در حضور دیگرى پایش را دراز نمى‏فرمود، هرگز ندیدم به کسى از خدمتکاران و غلامانشان بدگوئى کند، خنده‏ او قهقهه نبود بلکه تبسم بود، چون سفره‏ غذا به میان مى‏آمد همه‏ افراد خانه حتى دربان و مهتر را نیز بر سفره‏ خویش مى‏نشاند و آنان همراه با امام غذا مى‏خوردند. شبها کم مى‏خوابید و بیشتر بیدار بود، و بسیارى از شبها تا صبح بیدار مى‏ماند و به عبادت مى‏گذراند، بسیار روزه مى‏داشت و روزه‏ سه روز در هر ماه را ترک نمى‏کرد (1) ، کار خیر و انفاق پنهان بسیار داشت، وبیشتر در شبهاى تاریک مخفیانه به فقرا کمک مى‏کرد. (2)

«محمد بن ابى عباد» مى‏گوید: فرش آن حضرت در تابستان حصیر و در زمستان پلاسى بود. لباس او- در خانه- درشت و خشن بود، اما هنگامیکه در مجالس عمومى شرکت مى‏کرد (لباسهاى خوب و متعارف مى‏پوشید) و خود را مى‏آراست. (3)

شبى امام میهمان داشت، در میان صحبت چراغ نقصى پیدا کرد، میهمان امام دست پیش آورد تا چراغ را درست کند، امام نگذاشت و خود این کار را انجام داد و فرمود: ما گروهى هستیم که میهمانان خود را به کار نمى‏گیریم. (4)

یکبار شخصى که امام را نمى‏شناخت در حمام از امام خواست تا او را کیسه بکشد،امام علیه السلام پذیرفت و مشغول شد، دیگران امام را بدان شخص معرفى کردند، و او با شرمندگى به عذرخواهى پرداخت ولى امام بى توجه به عذر خواهى او همچنان او را کیسه مى‏کشید و او را دلدارى مى‏داد که طورى نشده است. (5)

شخصى به امام عرض کرد:به خدا سوگند هیچ کس در روى زمین از جهت ‏برترى و شرافت پدران به شما نمى‏رسد.

امام فرمود:تقوى به آنان شرافت داد و اطاعت پروردگارآنان را بزرگوار ساخت. (6)

مردى از اهالى بلخ مى‏گوید: در سفر خراسان با امام رضا علیه السلام همراه بودم، روزى سفره گسترده بودند و امام همه خدمتگزاران و غلامان حتى سیاهان را بر آن سفره نشاند تا همراه او غذا بخورند.

من به امام عرض کردم: فدایتان شوم. بهتر است اینان بر سفره ای جداگانه بنشینند. فرمود: ساکت‏باش، پروردگار همه یکى است، پدر و مادر همه یکى است، و پاداش هم به اعمال است. (7)

«یاسر» خادم امام مى‏گوید:امام رضا علیه السلام به ما فرموده بود اگر بالاى سرتان ایستادم (و شما را براى کارى طلبیدم) و شما به غذا خوردن مشغول بودید برنخیزید تا غذایتان تمام شود.بهمین جهت ‏بسیار اتفاق مى‏افتاد که امام ما را صدا مى‏کرد، و در پاسخ او مى‏گفتند به غذا خوردن مشغولند، و آن گرامى مى‏فرمود بگذارید غذایشان تمام شود. (8)

یکبارغریبى خدمت امام رسید و سلام کرد و گفت: من از دوستداران شما و پدران و اجدادتان هستم،از حج ‏باز گشته‏ام و خرجى راه تمام کرده‏ام، اگر مایلید مبلغى به من مرحمت کنید تا خود را بوطنم برسانم، و در آنجا از جانب شما معادل همان مبلغ را به مستمندان صدقه خواهم داد، زیرا من ‏در شهر خویش فقیر نیستم و اینک در سفر نیازمند مانده‏ام.

امام برخاست و به اطاقى دیگر رفت، و دویست دینار آورد و از بالاى در دست‏خویش را فراز آورد، و آن شخص را خواند و فرمود:این دویست دینار را بگیر و توشه‏ راه کن، و به آن تبرک بجوى، و لازم نیست که از جانب من معادل آن صدقه بدهى...

آن شخص دینارها را گرفت و رفت، امام از آن اطاق به جاى اول بازگشت،از ایشان پرسیدند چرا چنین کردید که شما را هنگام گرفتن دینارها نبیند؟

فرمود:تا شرمندگى نیاز و سؤال را در او نبینم... (9)

امامان معصوم و گرامى ما در تربیت پیروان و راهنمائى ایشان تنها به گفتار اکتفا نمى‏کردند، و در مورد اعمال آنان توجه و مراقبت ویژه‏ای مبذول مى‏داشتند، و در مسیر زندگى اشتباهاتشان را گوشزد مى‏فرمودند تا هم آنان از بیراهه به راه آیند، و هم دیگران و آیندگان بیاموزند.

«سلیمان جعفرى‏» از یاران امام رضا علیه السلام مى‏گوید: براى برخى کارها خدمت امام بودم، چون کارم انجام شد خواستم مرخص شوم، امام فرمود:امشب نزد ما بمان.

همراه امام به خانه‏ او رفتم،هنگام غروب بود،غلامان حضرت مشغول بنائى بودند امام در میان آنها غریبه ای دید، پرسید:این کیست؟عرض کردند: به ما کمک مى‏کند و به او چیزى خواهیم داد.

فرمود: مزدش را تعیین کرده‏اید؟

گفتند: نه!هر چه بدهیم مى‏پذیرد.

امام بر آشفت و خشمگین شد.من به حضرت عرض کردم: فدایتان شوم خود را ناراحت نکنید. ..

فرمود: من بارها به اینها گفته‏ام که هیچکس را براى کارى نیاورید مگر آنکه قبلا مزدش را تعیین کنید و قرار داد ببندید. کسى که بدون قرار داد و تعیین مزد کارى انجام دهد اگر سه برابر مزدش را بدهى باز گمان مى‏کند مزدش را کم داده‏ای، ولى اگر قرار داد ببندى و به مقدار معین شده بپردازى از تو خشنود خواهد بود که طبق قرار عمل کرده ای، و در این صورت اگر بیش از مقدار تعیین شده چیزى به او بدهى هر چند کم و ناچیز باشد مى‏فهمد که بیشتر پرداخته‏ای و سپاسگزار خواهد بود. (10)

«احمد بن محمد بن ابى نصر بزنطى‏» که از بزرگان اصحاب امام رضا علیه السلام محسوب مى‏شود نقل مى‏کند. من با سه تن دیگر از یاران امام خدمتش شرفیاب شدیم، و ساعتى نزد امام نشستیم، چون خواستیم باز گردیم امام به من فرمود:اى احمد!تو بنشین.همراهان من رفتند و من خدمت امام ماندم، و سؤالاتى داشتم بعرض رساندم و امام پاسخ مى‏فرمودند، تا پاسى از شب گذشت، خواستم مرخص شوم، فرمود: مى‏روى یا نزد ما مى‏مانى؟

عرض کردم:هر چه شما بفرمائید،اگر بفرمائید بمان مى‏مانم و اگر بفرمائید برو مى‏روم.

فرمود: بمان، و اینهم رختخواب (و به لحافى اشاره فرمود) .آنگاه امام برخاست و به اطاق خود رفت.من از شوق به سجده افتادم و گفتم: سپاس خداى را که حجت‏خدا و وارث علوم پیامبران در میان ما چند نفر که خدمتش شرفیاب شدیم تا این حد به من محبت فرمود.

هنوز در سجده بودم که متوجه شدم امام به اطاق من باز گشته است، برخاستم.حضرت دست مرا گرفت و فشرد و فرمود:

اى احمد!امیرمؤمنان علیه السلام به عیادت‏«صعصعة بن صوحان‏» (که از یاران ویژه‏ آن حضرت بود) رفت، و چون خواست ‏برخیزد فرمود:«اى صعصعه!از این که به عیادت تو آمده‏ام به برادران خود افتخار مکن _عیادت من باعث نشود که خود را از آنان برتر بدانى_ از خدا بترس و پرهیزگار باش، براى خدا تواضع و فروتنى کن خدا ترا رفعت مى‏بخشد.» (11)

امام علیه السلام با این عمل و سخن خویش هشدار داده است که هیچ عاملى جاى خود سازى و تربیت نفس و عمل صالح را نمى‏گیرد، و به هیچ امتیازى نباید مغرور شد، حتى نزدیکى به امام و عنایت و لطف آن بزرگوار نیز نباید وسیله فخر و مباهات و احساس برترى بر دیگران گردد.