نبودن هرگز به تلخی فراموش کردن بودن نیست
یکرنگ که باشی ،

زود چشمشان را می زنی ،

خسته می شوند از رنگ تکراریت ...

این روزها دوره ی رنگین کمان هاست ...




نوشته شده در تاريخ یکشنبه سیزدهم بهمن ۱۳۹۲ توسط زهرا نيكورفتارراد


در آسمان نگاهت

منتطرم باش .

من قطره هایی هستم به نام اشک

که از شکسته های دلت سرچشمه می گیرم

و بر آستان نگاهت می بارم .

مرا در این شبهای پر درد پنهان مکن .

بگذار بشویم اندیشه ات را

غصه هایت ، دردهایت را

بگذار هم قسم شوم با همدلان عاشورایی

بگذار راحتت کنم .

بگذار دلت را صیقل دهم با اشک رباب

با قطره قطره های اشک عمه ام زینب

بگذار هم نوا شوم با دخت سه ساله ی سرورم

بگذار ببارم چون دختر کوچک صبر ، سکینه

بگذار اندکی پنهانی چون تب بر رخسار سجاد ، بر گونه هایت بنشینم

قطره هایی شوم در دیدگان سالارم

قطره هایی شوم که از چشمان مهربان مادر خمیده ی عاشورا روان بود

بگذار ببارم بر لبان خشک و بیقرار شش ماهه

آه کاش اشک بودم

یک قطره از فرات

که در دستان عباس آرام گرفت

اما لحظه ای بعد دستانش تنها کمی دورتر از رود فرود آمد

کاش باران میشدم در آن صحرا

حال چرا نبارم با این همه غصه

صاحب و مولایم این روزها غمین است

کاش ببارم که بداند تنها نیست

دلم همچون آسمان عصر عاشورا گرفته

و یک رعد و برق و بعد باران

خدا کند که بیایی .


شعری دوباره تازه کنید از نگاه اشک

با خیمه های سوخته در بارگاه اشک

تصویر تلخ حادثه ای نقش می زند

بانویی از تبار خدا در پناه اشک




نوشته شده در تاريخ شنبه هجدهم آبان ۱۳۹۲ توسط زهرا نيكورفتارراد
    

اسلایدر

دانلود فیلم