سرزمین زیبا
سرزمین زیبا

سرزمین زیبا

عاشقانه خنده دار

من سرم توی کار خودم بود ...

   
 


بعد یه روز یه نفر رو دیدم ...

 


اون این شکلی بود !



ما اوقات خوبی با هم داشتیم ..



من یه کادو مثل این بهش دادم



وقتی اون هدیه من رو پذیرفت ، من اینجوری شدم!



ما تقریبا همه شب ها ، با هم گفت و گو می کردیم ..



و این وضع من توی اداره بود ..

 


وقتی همکارام من و دوستم رو دیدند، اینجوری نگاه می کردند ..

 


و من اینجوری بهشون جواب می دادم ..



اما روز والنتاین ، اون یک گل رز مثل این داد به یه نفر دیگه..



و من اینجوری بودم  ...



بعدش اینجوری شدم ...



احساس من اینجوری بود ..



بعد اینجوری شدم ...



بله .. آخرش به این حال و روز افتادم ...



پدر عاشقی بسوزه !

 

www.salijoon.com 

نظرات 1 + ارسال نظر
ادم دوشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 11:55 ق.ظ

خیلی عالیه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد