سرزمین زیبا
سرزمین زیبا

سرزمین زیبا

قصه ۲ تا پیشی ( حتما حتما ببینید)


2 تا گربه با هم ازدواج کردند:



اوایل زندگی عاشقانه ای داشتند



اولین بچشون به دنیا اومد



دومی هم به دنیا اومد



اولین قدمهای بچه هاشون



پدر این خانواده به سختی کار میکرد



و مادر دنبال خوشگذرونی خودش بود



بچه ها بدون مراقبت بزرگ شدند و بچه های بدی از آب در اومدند



یکیشون تروریست شد



یکی دیگه همش تو کلوب شبانه بود



کوچکترینشون تصمیم به خودکشی گرفت



وقتی پدرشون فهمید سکته کرد



مادرشون هم عقلش رو از دست داد و دیوونه شد


با تشکر فراوان از  دوست خوب نگاهک

خانم پ.شیرزادی
نظرات 1 + ارسال نظر
دارکوب یکشنبه 22 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 09:57 ب.ظ

عجب زندگی گربه ای بود ای ول بابا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد